کارآفرین – شرکت سرمایه‌گذاری تیهو https://teehoo.me تیهو مسئولیت را در "کسب و کار" و قدرت را در ”نوآوری" می داند Tue, 14 Jul 2020 08:29:15 +0000 fa-IR hourly 1 https://teehoo.me/wp-content/uploads/2020/04/favicon-1-150x150.png کارآفرین – شرکت سرمایه‌گذاری تیهو https://teehoo.me 32 32 مفهوم «رگ تک»، شاخه‌ای جدید از کسب و کارهای فناوری محور https://teehoo.me/%d9%85%d9%81%d9%87%d9%88%d9%85-%d8%b1%da%af-%d8%aa%da%a9%d8%8c-%d8%b4%d8%a7%d8%ae%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7/ https://teehoo.me/%d9%85%d9%81%d9%87%d9%88%d9%85-%d8%b1%da%af-%d8%aa%da%a9%d8%8c-%d8%b4%d8%a7%d8%ae%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7/#respond Sun, 26 Apr 2020 12:15:19 +0000 https://teehoo.me/?p=1004

ارتباط میان قانون و فناوری در «رگ تک» به قانون گذاری و ایجاد ضوابط قانونی متناسب با کسب و کارهای جدید و فناورانه ، اطلاق نمی شود.

بلکه چالش «رگ تک» استفاده از فناوری در اعمال قانون و چگونگی و کیفیت اجرای قوانین نه تنها در فعالیت‌های مبتنی بر فناوری بلکه در هر مقوله و صنعت دیگری است.

اصل استفاده از فنآوری های امروزی ، در اعمال قانون موضوع تازه ای است و شاید خیلی از قانون گذاران اعم از حکومت ها ، نهادهای عمومی و یا حتی مجامع شرکت ها و یا هیئت مدیره ها هم تا امروز چندان از فنآوری های هوشمند روز ، برای اعمال قانون استفاده نکرده اند .

قوانین و مقررات فارغ از مرجع تهیه و تصویب کننده آن که ممکن است مجلس قانون گذاری کشور یا هیئت دولت یا نهادهای عمومی و یا خصوصی مانند اتحادیه های صنفی باشند، بعد از تصویب و ابلاغ نیازمند پیگیری و اندازه گیری دقیق هستند ، چه آنکه اگر چنین نشود تصویب و ابلاغ قانون ، بخودی خود اثری در دنیای امروز نخواهد داشت .

بنابر این ابتدا باید بپذیریم که تصویب و ابلاغ قوانین بخودی خود باعث ایجاد تغییر پایدار در جامعه نخواهد شد و آنچه به قوانین ارزش می بخشد علاوه بر تطبیق آنها با نیازهای جامعه بشری و تهیه و تدوین هوشمندانه، اجرا و اندازه گیری مستمر و تبیین بازخوردهای اجرای یک قانون در سطح جامعه می باشد .

این اندازه گیری و نظارت مستمر را به چه کسی بسپاریم؟ چه کسی یا سازمانی میتواند قانون گذار را مطمئن کند که آنچه او رشته است در جریان اجرا پنبه نخواهد شد؟ قطعا همه موافقیم که این مسئولیت که تا امروز بر عهده نهادهای وابسته یا مرتبط با قانون گذار و یا نهادهای عمومی و دولتی بوده است، که در اجرای قانون و لا اقل اندازه گیری و نمایش بازخوردهای دقیق ناشی از اجرای قوانین موفق نبوده اند.

اساسا قانون محدودیت می آورد و به هر کسی یا سازمانی که ابلاغ شود، برای او خوشایند نیست. در دو ضلع اصلی قانون گذاری و اجرای قانون یک عدم رضایت و عدم سنخیتی دیده می شود و موجب می شود که اغلب تا ۳۰ درصد از قوانین هرگز اجرا نشوند.

راهکار را در ایجاد یک ضلع سوم مستقل دیده اند، ‌ضلع سوم یا گاهی چهارم مستقل در برخی حوزه ها بسیار خوب پذیرفته شده و تصور انجام امور در این حوزه ها بدون این نهادهای مستقل تقریبا محال است،‌ در صنعت ساختمان، مهندسان ناظر و در تجارت کالا، شرکت های مستقل بازرسی کیفیت کالا، روش هایی جا افتاده و عادی هستند.

اما این نگاه و این شیوه،‌ درخیلی از بخش ها و صنایع و حوزه های کاری هنوز عملی نشده است، ‌در این بخش ها قانون گذار، با تعیین ناظر و مجری از میان نهادهای عمومی تلاش کرده تا اطمینان حاصل کند قانون اجرا می شود اما این قبیل نهادها به دلیل در اختیار نداشتن سیستم های فناورانه مناسب و مستقل ، نتوانسته اند جامعه را از اعمال و اجرای قانون مطمئن کنند و از همین رو چندان موفق نبوده اند.

در کشورهای توسعه یافته در اغلب زمینه ها، نقش ناظر و ارزیاب مستقل به رسمیت شناخته شده است و امروزه بیش از دو هزار شرکت در حوزه اندازه گیری و اجرای قوانین در سرتاسر دنیا با استفاده از ابزارهای فناورانه مشغول به ارائه خدمات هستند و استفاده از نهادهای مستقل در اندازه گیری و نظارت بر اجرای قوانین به یک الزام تبدیل شده است.

یعنی قانون گذار ‌علاوه بر قانون گذاری، مجریان قانون و افرادی که مخاطب قانون بوده اند را ملزم به استخدام و بکارگیری شرکت ها و موسسات مستقل اندازه گیری و نظارت بر قانون کرده است. این موسسات و نهادها منفعت و موفقیت شان به اجرای دقیق قانون گره خورده و اعتبارشان در گرو انجام مستقل و بی عیب و نقص این نظارت است.

این کسب و کارها امروزه زیر عنوانی بنام RegTech جمع شده اند.

]]>
https://teehoo.me/%d9%85%d9%81%d9%87%d9%88%d9%85-%d8%b1%da%af-%d8%aa%da%a9%d8%8c-%d8%b4%d8%a7%d8%ae%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7/feed/ 0
مراکز رشد و کارآفرینی روستایی، نقطه اتصال علم و صنعت و سیاست https://teehoo.me/%d9%85%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%b2-%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a2%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c/ https://teehoo.me/%d9%85%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%b2-%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a2%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c/#respond Sun, 26 Apr 2020 12:12:14 +0000 https://teehoo.me/?p=999

مراکز رشد، اکنون سال‌هاست که به حلقه‌ای مهم در مسیر ایجاد و شکل‌گیری کسب‌وکار تبدیل‌شده‌اند

بر اساس آنچه به‌عنوان علت و دلیل ایجاد مراکز رشد و کارآفرینی تا امروز بیان شده است: این مراکز نقش مهمی در تبدیل ایده‌ها به کسب‌وکارهای نوپا در مراحل اولیه شکل‌گیری دارند و اهمیت وجود چنین مراکزی در زیست‌بوم کسب‌وکار هر کشوری بر اهل فن پوشیده نیست.
شاید نکته تازه و جدید این باشد که بسیاری از این مراکز بر پایه جمع‌آوری و جذب ایده پردازان و آینده‌پژوهان حرکت کرده‌اند و در کنار همه دستاوردها و ارزش‌ها که خلق کرده‌اند، از حل مسائل به‌ظاهر ساده ولی مهم در جوامع کوچک جامانده‌اند.
این موضوع سبب شده است که اغلب راه‌حل‌ها از شهر به روستا برسد و قانون‌گذاری‌ها و تقسیم داشته‌ها و منابع از بالا به پایین صورت بگیرد. با آنکه همه باور دارند که روستا هم مانند شهر دارای مسائل و مشکلات اختصاصی است، اما همچنان شیوه حل مشکلات روستاها بر پایه تصمیم‌گیری در شهر و اجرا و اعمال راه‌حل در روستا است.
موضوعی که باعث شده است تا کماکان مشکلات و معضلات خرد و کوچک، اما مهم و تأثیرگذار در محیط روستا حل نشده باقی بماند.
تجربه سه سال زندگی در روستا باعث شد تا باور کنم که راه‌حل مشکلات هر منطقه‌ای ابتدا باید در همان منطقه جستجو شود و حل مسئله‌های هر روستا و شهرستانی ابتدا از عهده و توان اهالی همان‌جا برمی‌آید، همان‌ها که مشکل و مسئله را همیشه و همواره دیده و تحمل کرده‌اند.
شیوه پاسخگویی و حل مشکلات از بالا به پایین و تجویز یک راه‌حل برای همه افراد در همه نقاط کشور از موفقیت مناسبی برخوردار نبوده و بیشتر به شکست انجامیده است و یا لااقل کسان بسیاری از نتیجه این شیوه ناخرسندند.
ازجمله موانع اعلام‌شده در مسیر حل مشکلات به دست اهالی و مردم بومی،‌ فقدان آموزش و نداشتن مهارت‌های لازم در جهت شناسایی مسئله و بعد نداشتن مهارت حل مسئله‌های روزمره بود که امروزه به شیوه‌های مختلفی برای آن‌ها توضیح و توجیه وجود دارد.
هرچند برای حل همین مسئله هم شیوه ارائه خدمات متمرکز باعث مهاجرت‌های ناخواسته و بی‌حاصل جوانان روستایی و شهرستانی به شهرهای بزرگ شد ولی هر چه بود و هر چه هست،‌ امروز با انبوهی از جوانان روستایی تحصیل‌کرده در شهر و بازگشته به روستا مواجهیم که ظرفیت تازه‌ای برای حل مسائل و مشکلات روستاها و مناطق کم‌جمعیت ایجاد کرده است.
با مقدمه‌ای که ذکر شد فرض بر این است که:
•    روستاها همچنان مسائل حل نشده دارند.
•    راه‌حل‌های تهیه‌شده در شهرها و نگاه از بالا به پائین نتیجه لازم نداده است.
•    تمرکز امکانات و منابع در شهرها بعضاً باعث مهاجرت‌های ناخواسته و بی‌حاصل اهالی روستا شده است.
سؤال مهم و جدی این است که چه کنیم؟
اول اینکه ممکن است راه‌حل‌ها و شیوه‌های تازه هم مانند کسب‌وکارهای جدید، ‌نیازمند محیط آزمایشگاهی باشند و بهتر و بلکه لازم است که این راه‌حل‌ها را هم در چند آزمایشگاه کوچک بیازماییم.
دیگر آنکه این راه‌حل‌ها باید بر اساس بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت‌های محلی باشد یعنی از ابتدای کار، ‌از لحظه‌ای که می‌خواهیم یک مسئله محلی را حل کنیم،‌ بپذیریم و بدانیم که اصل کشف مسئله باید با همراهی و همکاری اهالی بومی صورت بگیرد،‌ هرچند ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد که اهالی با آن کنار آمده باشند و به نظر یک فرد تازه‌وارد مشکل اصلی همان‌ها باشد ولی باید بپذیریم که حتی اولویت دادن به مسئله‌ها هم باید توافقی باشد.
به‌عبارت‌دیگر اگر مردم یک منطقه به وجود یک مشکل باور ندارند،‌ صرف اعلام مشکل از سوی افراد بیرونی،‌ باعث همراهی و همدلی آن‌ها نمی‌شود و چه‌بسا موجب بروز مشکلات و مسائل تازه‌ای هم بشود.
قدم بعدی این است که از مردم و جوان‌های محلی راه‌حل بخواهیم،‌ گاهی بعضی از راه‌حل‌های سنتی و محلی بسیار کم‌هزینه‌تر و ساده‌تر مشکلات را حل می‌کنند،‌ فقط ممکن است لازم باشد تا این راه‌حل‌ها در چارچوبی قابل تکرار و قابل‌انتقال مستندسازی شوند.
نقشی که مراکز رشد و کارآفرینی،‌ در شهرها بر عهده دارند عیناً می‌توان در روستاها نیز بر عهده مراکز رشد و کارآفرینی روستایی قرار داد، ‌یعنی نقطه اتصال علم و صنعت و سیاست،‌ جایی که علم و دانش به تجربه و توان کارآفرینان و صنعتگران گره می‌خورد و برای مدیران سیاسی و حاکمیت چاره‌ای جز حمایت باقی نمی‌گذارد. این پیوند سه‌گانه اکنون در شهرها در حال شکل‌گیری است ولی روستاها با فاصله زیادی کماکان دریافت‌کننده محصول اتفاقات شهرها هستند. درحالی‌که در بسیاری از مواقع آنچه به روستا می‌رسد نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه دردسر تازه‌ای هم ایجاد می‌کند.
ایجاد مراکز رشد و کارآفرینی روستایی و سازمان‌دهی و ایجاد شبکه بین آن‌ها موجب افزایش مهارت کارآفرینان روستایی و هم‌افزایی برای مسئله یابی و ارائه راهکارهای محلی مبتنی بر اشتراک‌گذاری تجربه و سوابق در سایر نقاط کشور و تبادل اطلاعات و تکثیر اطلاعات بین اعضای زیست‌بوم خواهد شد.
گردشگری در این میان شاید بهترین ابزار اتصال شهر و روستا باشد، گردشگری مسئولانه و گردشگری برای هدفی مشخص همراه با بهره‌مندی از مزایای حضور در طبیعت.
تصور کنید که یک مرکز گردشگری روستایی یا بنا بر تعبیر رایج یک مرکز بومگردی با امکاناتی مناسب اقامت و برپائی جلسات، به‌راحتی می‌تواند به‌صورت هم‌زمان محل حضور و ملاقات اساتید، مربیان و کارآفرینان علاقه‌مند و داوطلب با صاحبان فکر و ایده و راه‌حل در روستاها باشد.
یعنی دانش و تجربه و توان شهرنشینان که به‌صورت طبیعی و هم‌زمان با سفر به نقاط مختلف به این‌سوی و آن‌سوی می‌رود، می‌تواند مورد استفاده هدفمند و نقش‌آفرین در روستاها قرار گیرد.
از دانشمندان معروف گرفته تا هنرمندان برگزیده، ورزشکاران، کارآفرینان، سرمایه‌گذاران و دیگر افراد توانمندی که در شهرها ساکن هستند، این بار می‌توانند هم‌زمان با سفر به نقاط روستایی و دورافتاده‌ای که دارای مراکز رشد روستایی هستند، ازآنچه دارند با مردم تقسیم کنند و ضمن حل مشکلات روستا به دست اهالی و جوانان روستایی، از طبیعت و زیبایی این مناطق هم استفاده کنند.
به نظر می‌رسد صدور مجوز تأسیس و اداره مراکز رشد روستایی به کارآفرینان و علاقه‌مندان واجد شرایط بتواند علاوه بر حل مشکلات روستاها به دست نیروهای بومی و زمینه‌سازی جهت ایجاد و رشد کسب‌وکارهای کوچک روستایی، موجب ایجاد یک تحول جدی در حوزه کارآفرینی روستایی نیز بشود.
]]>
https://teehoo.me/%d9%85%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%b2-%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a2%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c/feed/ 0
داستان من و روستایی که نمی‌شناختم https://teehoo.me/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%85/ https://teehoo.me/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%85/#comments Sun, 26 Apr 2020 11:40:08 +0000 https://teehoo.me/?p=981

شاید انتظار از نامگذاری این روزها همین باشد که بگوییم ۲۸ سال پیش که ۱۵ مهر را بنام ”روستا“ نامگذاری کردند، نگاه تازه ای به روستا و روستانشینان در کشور پایه ریزی شد و تلاش برای شناخت علمی و دقیق تر از روستا آغاز گردید.

خیلی پیش آمده که به خودم بگویم، خوش خیالی است که فکر کنی آنچه در روستاها به چشم تو آمده، به چشم بقیه نیامده است.خیلی وقت ها به خودم گفته ام که راه و بی راه و درست و نادرست در آمیخته تر از آنند که کسی مثل تو بتواند ‌طرحی نو دراندازد. اما نگاه دوستان جوان و نوجوان و هم‌ولایتی های تازه ام و انبوه کارهای زمین مانده، مرا نهیب زده است که از دوری راه و تاریکی شب نهراسم و آنچه میتوانم را انجام دهم.

نمیدانم چرا و با چه منظوری روزهای مختلف سال را بنام آدم ها یا مکان ها و زمانهای مختلف نامگذاری کرده اند. خبر ندارم اول بار چه کسی فکر کرد اگر یک روز در سال روز زن باشد یا یک روز، روز مرد، یا یک روز، روز روستا، احتمال اثر و نتیجه ای خواهد بود. ولی به نظر می رسد این روزها برای آغاز یک اتفاق نامگذاری شده اند،‌ و شاید حداقل انتظار از نامگذاری این روزها همین باشد که بگوییم ۲۸ سال پیش که ۱۵ مهر را بنام ”روستا“ نامگذاری کردند، نگاه تازه ای به روستا و روستانشینان در کشور پایه ریزی شد و تلاش برای شناخت علمی و دقیق تر از روستا آغاز گردید.

نه این یک مقاله دانشگاهی درخصوص شیوه ها و مکاتب توسعه روستایی است، نه من فردی آکادمیک و علاقمند به این شیوه از روبرو شدن با دنیا هستم و نه روستاها تا کنون از گذر این همه مقاله و پروژه علمی و کارمطالعاتی تغییری کرده اند که در خور رضایت همه ما باشد.

به گمانم خیلی از ما بر سر این موضوع توافق داریم که ناراضی هستیم، که از آنچه در اطرافمان میگذرد خوشحال نیستیم، ‌از وضع و حال خودمان گرفته تا محله و شهر و روستا و آموزش و بهداشت و اقتصاد و غیره.

اما این دلخوری تا مادامی که ما را به برخاستن و حرکت کردن وادار نکند نه تنها ارزشی ندارد بلکه دیر یا زود خیلی از ما آدمهای مدعی را از پای در میآورد.

اجازه بدهید بیش از این مقدمه‌چینی نکنم و خیلی صریح و ساده برای شما داستان خودم و روستا را بازگو کنم. همه چیز از آنجایی شروع شد که پس از چند سال که ایران زندگی نمی کردم، از راه دریا و با کشتی، به همراه همسر و فرزندانم با خودرو سواری به ایران آمدیم و از بندرعباس تا تهران و مشهد سفر کردیم و در راه بازگشت به تهران، برای اولین بار به روستای آبا و اجدادی خانواده همسرم رفتیم، مثل هر مکان جدید و تازه ای، همه چیز و همه کس برایم هیجان انگیز بود و حسی تازه را به من میداد، از همه مهم تر آدم ها … این یک نکته کلیدی در میان نکاتی هست که مایلم با شما در میان بگذارم. اگر وارد روستا شدید و همه چیز و همه جا را دیدید و لمس کردید و تجربه کردید ولی به خاطرتان نماند که نام آن پسر بچه موطلایی و بازیگوشی که به شما خیره شده بود چه بود؟ یک جای کار می لنگد.

اگر به روستا رفتید قبل از اینکه به جغرافیا بیاندیشید به آدمها فکر کنید، ‌آدم ها را ببینید، بچه ها، ‌نوجوانان و جوانان و زنها و مردها، ‌پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها … همه آدم های روستا … لطفا اول آنها را ببینید و آنها را بفهمید و تلاش کنید در کنار لذت بردن از آب و هوا و سر شیر طبیعی و گوشت مرغ محلی و میوه های تازه و … آدم های روستا را بشناسید، این اصلی ترین کاری است که باید بکنید.

با آدم ها آشنا شدم،‌ فردای آن روز که برای بار اول در آن روستا خوابیدم و صبح زود با صدای سهمگین رودخانه خشمگین روستا برخواستم، از خانه بیرون آمدم و آدم هایی را دیدم که آنسوی رودخانه گیر افتاده بودند. به سرعت برگشتم و ماشین را روشن کردم که به رودخانه بزنم و آنها را به این سوی بیاورم و فریاد آنها که گفتند: نیا حاجی خطرناکه … گفتم چرا؟ گفتند خیلی از ماشین شما بزرگترها را آب برده. نرفتم. اما به آدم ها نشان دادم که برای من مهم هستند.

همان روز و همان سال آغاز آشنایی من با روستا شد. از خرید یک خانه روستایی آغاز شد و تا امروز که آن خانه به یکی از مراکز بومگردی با کیفیت استان خراسان رضوی تبدیل شده است این آشنایی و این ارتباط وجود دارد.

چند سالی پس از آشنایی نخست، در کشور نبودم و از سه سال پیش که بازگشتم تمرکز بر ایجاد تحول در ساختار اقتصادی،‌ فرهنگی، آموزشی و بهداشتی آن روستا را دنبال کرده ام و مایلم تا خلاصه و در چند خط آنچه آموخته و تجربه کرده ام را با دیگران به اشتراک بگذارم. هر کسی را دیده و می بینم تشویق میکنم که روستایی را از میان این همه روستا برگزیند و کمر همت به آبادانی و بازآفرینی آن روستا ببندد و این حداقل وظیفه ای است که هر شهروند مسئولی میتواند در قبال موهبت هایی که دریافت کرده است،‌ بپذیرد و به انجام رساند.

خلاصه کلام:

روستا را با همه ابعاد و وجوه متنوع و مختلفش ببینید، ‌از منظره زیبا و هوای پاک و آب شفاف و خانه های متفاوتش گرفته تا کودکان و نوجوانان و پیران و مردان و زنانش. حتی گیاهان و حیوانات هم در این نگاه شما باید جایی داشته باشند و خلاصه اینکه همه را ببینید.

داستان شما و روستا هم ممکن است از یک تفریح یا یک روز متفاوت در طبیعت آغاز شود ولی اگر خواستید تا بیش از این ها از روستا بگیرید، بدانید تنها پول مابه‌ازای آنچه میگیرید،‌ نیست. حتی پول هم باید مسئولانه در روستا خرج شود.

آرامش روستا و امنیت روانی ساکنین و گیاهان سرسبز و حیوانات روستا و خانه های زیبای گلی و خشتی و سنگی، روستا را روستا کرده است، هیچ مالی و پولی نمیتواند جایگزین این همه زیبایی باشد،‌ بپذیریم که همه چیز در روستا خریدنی نیست.

اگر به فکر زیستن در روستا هستید،‌ حتی بصورت موقت و دوره ای، قبول کنید که شما بر مردم وارد شده اید و باید با آنها و در کنار آنها زندگی کنید، به آنها و فرهنگ و رسم و رسومشان، احترام بگذارید.

مشکل معیشت در روستاها،‌ عامل اصلی مهاجرت جوانان و نیروهای کار روستایی به شهرهاست،‌ برای حل این مسئله گاهی تنها کافی است که از دانش و تجربه و آگاهی که در شهرها اندوخته اید،‌ قدری سخاوتمندانه با مردم تقسیم کنید.

بردن صنایع به روستاها و تبدیل روستا به کارگاه های صنعتی بزرگ یا کوچک شیوه مطلوبی نیست، بخصوص روستاهای کوچک و دارای آرامش، آنها نمیتوانند و بهتر است که پذیرای چنین تغییراتی نباشند. اغلب در مواردی که بر این شکل از تغییر اصرار ورزیده ایم،‌ میان آنچه از روستا گرفته ایم و آنچه به روستا بازگشته است تناسبی وجود نداشته و ندارد.

از شناخت ظرفیت ها و مسائل و مشکلات آغاز کنید، از مردم بخواهید که با شما در شناخت ظرفیت ها و اولویت بندی مشکلات همفکری کنند و با شنیدن حرف های مردم مشکلات را دسته بندی کنید.
لازم نیست همه مشکلات به دست شما حل شوند، از یک یا دو مسئله آغاز کنید،‌ همان ها که در حل آنها تواناترید.

توقعات مردم از حضور و تلاش خودتان را مدیریت کنید، ‌از ابتدا تاکید کنید که معجزه ای در کار نیست و شما تنها تلاش می کنید تا سهمی در تغییر محیط اطرافتان برعهده بگیرید.

اگر تصمیمی میگیرید تلاش کنید تا نظر مردم را همراه خود کنید و کاری کنید که از شناخت مشکلات و مسائل تا انتخاب راه حل و تعیین مسیر تغییر، ‌مردم را با خود همراه کنید.

ساخت یک گاوداری صنعتی یا یک مزرعه کشت و صنعت بزرگ در کنار یا در میانه روستا اگرچه قدم خیر و بزرگی است، ‌اما الزاما باعث توسعه و پایداری تغییرات در روستا نمیشود،‌ مگر آنکه اهالی روستا در شکل گیری و اداره آن سهمی داشته باشند.

حالا که در روستا هستید و برای خود و خانواده تان سقفی ساخته اید، حالا که به فکر سرمایه گذاری و ایجاد کسب و کاری در روستا افتاده اید، به جز خودتان و خانواده و اطرافیانتان،‌ بقیه را هم در نظر بگیرید، ‌برای بچه های روستا کتابخانه ای تاسیس کنید، ‌مسابقات ورزشی، نقاشی، و خلاصه هر کاری که کودکان و نوجوانان را با این تغییر درگیر میکند. آغاز کنید. بودن شما و منافع حضور شما در روستا باید به همه اهالی برسد.

بزرگسالان روستا،‌ زنان و مردان و آنها که ممکن است در کسب و کار تازه شما نقشی نداشته باشند، را در نظر بگیرید. تاسیس صندوق قرض الحسنه، اختصاص یک اتاق بعنوان مطب و درمانگاه ممکن است با سرمایه اندکی ممکن باشد ولی باعث می شود که همه از آمدن شما به روستا لذت ببرند.

اگر تصمیم به ایجاد مرکز اقامتی و یا بومگردی در روستا گرفته اید، آن را به یک مشکل در روستا تبدیل نکنید. زمانی که در یک روستای آرام و ساکت شما میزبان جمعی از میهمانان نامتعارف و بی توجه به عرف و فرهنگ روستا می شوید، وقتی خودروهای متعدد و لوکس میهمانان شما، ‌آرامش و امنیت روستا را به خطر می اندازد، ‌آنگاه که از ایجاد مرکز اقامتی در روستا هیچ منفعتی به روستا نمیرسد به جز سر و صدا، ‌رفتارهای غیر متعارف میهمانان و نا امنی ناشی از حضور ده ها خودرو و عوارض ناشی از آن، ‌مرکز اقامتی شما بیشتر به یک مشکل تازه تبدیل شده است تا یک راه تازه برای توسعه روستا!

تولید نیمه صنعتی یا کشت یک محصول یا پرورش حیوانات میتواند یک شکلی از کارآفرینی و توسعه اقتصادی روستایی باشد، ‌به شرطی که چرخه تولید و فروش به یکدیگر متصل باشند، ‌اعطای وام خود اشتغالی به روستاییان و تشویق آنها به اخد وام و استفاده از آن برای مثلا تولید لباس در روستا بی آنکه در چگونگی تولید آموزش ببینند یا محصولی تولید کنند که بازار خریدار آن نیست،‌ تبدیل روستایی بی کار و ضعیف به روستایی بی کار و ضعیف و بدهکار است.

گفتنی ها بسیار است و تلاش خواهم کرد تا در فرصت های آتی روایت کاملتری از توصیه ها و تجربیات پیش گفته را برای اهالی این خانه مجازی باز بنویسم.  گوش ها و چشمانم مشتاق شنیدن و خواندن نگاه متفاوت شما، دوستان نادیده است و از نقد ها و نظرهای شما با میل و اشتیاق بهره ها خواهم برد.

]]>
https://teehoo.me/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%85/feed/ 1