یک روستای کوچک و ناشناس در دامنه کوهستان، با فاصله ۵ کیلومتری از جاده اصلی که هر تازه واردی در ابتدای راه از خودش میپرسد آیا اساساً راه را درست آمده است؟
این روستا میزبان گروه بزرگی از مدیران، کارآفرینان و دانشگاهیان و فعالان بخش خصوصی و دولتی بود، جمعی که بسیاری از آنان برای بار اول حتی نام این روستا را شنیده بودند و هر یک با پیشینهای خاص و موقعیتی متفاوت همراه قدمی بزرگ شدند.
زبان مشترک این جمع و نقطه اتصال آنها «توجه به روستا» بود، این باور مشترک، هر یک از آنان را از دور و نزدیک به «اولین نشست همفکری و همراهی با روستای پایدار» کشاند.
صبح زود، حوالی ساعت ۶ آرامآرام ولی با هیجان اهالی روستا و جوانانی که از شب قبل برای کمک به برگزاری این رویداد، با یکدیگر هماهنگ شده بودند به «عمارت بیبی» آمدند و مقدمات اجرای این قدم بزرگ را فراهم کردند.
شاید برگزاری رویداد در شهرها برای مردم و دستاندرکاران یک اتفاق عادی باشد ولی در روستا، آنهم روستایی به کوچکی «بهانگر» که اغلب محل سکونت تعداد کمی از اهالی باقیمانده در روستاست، یک واقعه هیجانانگیز بود.
وقتی هیجان خانمهای عضو استارتآپ روستایی «بیبی پز» که مسئول پختوپز و پذیرائی رویداد بودند را دیدم به یکی از میهمانانی که از شب قبل و از تهران به روستای ما آمده بود گفتم: نمیدانم دستاورد این نشست برای این روستا و مردم آن چه خواهد بود ولی همین هیجان و اشتیاق، روستا را زنده کرده است و شوق و امیدی که در چشم و نگاه مردم روستا دیده میشود، خبر از آیندهای زنده و پویا میدهد.
روستای کوچک «بهانگر»، در این روزها علاوه بر میهمانانی که از تهران و از «بنیاد غیردولتی حامی ارزشآفرینان» آمده بودند، میزبان دو گروه از منطقه بود، گروه اول مدیران ستادی و اجرائی شهرستان داورزن و گروه دوم مدیران اجرائی شهرستان سبزوار، اساتید و مدیران دانشگاه حکیم سبزواری، کارآفرینان روستایی از شهرستان سبزوار و ریاست پارک علم و فناوری استان خراسان رضوی از مشهد بودند.
شاید مهمترین نتیجه در همین قدم اول پایهگذاری نشست «همفکری و همراهی با روستای پایدار» و «توجه و اهمیت دادن» جمع حاضر به مسئله روستا بود.
امضاء توافقنامه ایجاد و راهاندازی «مرکز رشد و کارآفرینی روستایی در روستای بهانگر» میان بنیاد غیردولتی حامی ارزشآفرینان، پارک علم و فناوری خراسان رضوی و دانشگاه حکیم سبزواری هم دستاورد مکتوب و سند مهم امضاء شده در جریان این نشست بود. با امضاء این سند مقدمات تعمیم قانونی مزایای مراکز رشد و کارآفرینی و پارکهای علم و فناوری به روستاها فراهم شد و روند تدوین آئیننامه و آغاز فرآیند الگوسازی و نهادینهسازی این قبیل مراکز در دفتر سیاستگذاری و برنامهریزی امور فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری آغاز شد.
شاید زمانی که برای تحقق این اهداف لازم است کوتاه نباشد ولی میتوان ثمرات این قدم خیر و بزرگ را در سالهای آینده و در سطح روستاها دید و جوانان توانمند و تحصیلکرده روستایی که مصمم به ورود به عرصههای علمی و اجرائی بوده و هستند را بهجای شهرها در همین نوع از پارکهای علم و فناوری جای داد و رؤیای دیرینه «درههای کارآفرینی» را در روستاها ممکن ساخت.
مزایای شرکتهای تحت پوشش مراکز رشد و کارآفرینی و همچنین پارکهای علم و فناوری را باید برای مردم و جوانان علاقهمند منطقه توضیح بدهیم و غربالگری و کشف استعدادهای خلاق در میان جوانان روستایی را آغاز کنیم و بپذیریم این شکل از کسبوکار با شیوه سنتی کار و تلاش در روستاها بسیار متفاوت است. اما چارهای جز این نداریم که روستا و روستائیان را با روشهای رایج در اقتصادهای بزرگتر آشنا کنیم و زبان مشترک با اقتصاد شهری و بینالمللی را به آنان بیاموزانیم.
یکی از مهمترین دلایل رکود و سقوط زیست روستایی در طول سالهای گذشته که منجر به ایجاد رابطه برعکس میان جمعیت شهری و روستایی نسبت به سالهای اول انقلاب شده است و مهاجرت ۴۰ درصدی از روستا به شهرها را رقم زده است، فقدان کار و شغل مناسب در روستاها است.
نهادینهسازی این قبیل مراکز در دفتر سیاستگذاری و برنامهریزی امور فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری آغاز شد.
سالهاست که گمان کردهایم با توزیع پول در روستاها میتوانیم بر این مشکل اساسی و جدی چیره شویم ولی نتیجه آن تبدیل «روستایی فاقد شغل مناسب» به «روستایی فاقد شغل مناسب و بدهکار» بوده است. موضوعی که خودش ازجمله دیگر عوامل مهاجرت به شهرهاست.
امروز بر همه عوامل و فعالان و تصمیمگیران روشن شده است که ترمیم و اصلاح آسیبهای ناشی از حاشیهنشینی و مهاجرتهای بدون برنامه و هدف در شهرها، بسیار گرانتر از جلوگیری از مهاجرت ناخواسته و درمان آسیبها در روستاهاست و با صرف هزینهای بهمراتب کمتر در روستاها میتوان علاوه بر احیای جمعیت روستایی پایدار و امیدوار به زندگی در روستا، از پیدایش مشکلات و معضلات در شهرها نیز جلوگیری کرد.
یکی از خواستههای جمع حاضر در نشست همفکری و همراهی با «روستای پایدار» تخصیص منابع و مشوقهای مالی و مالیاتی و حمایتی بهصورت هدفمند به کسانی است که از طریق کارآفرینی در روستاها از مهاجرت ناخواسته اهالی روستا به شهر جلوگیری میکنند. این منابع میتواند فعالان اقتصادی و کارآفرینان را تشویق کند تا بخشی از توان و سرمایه خود را صرف همراهی با سیاستهای حاکمیت در روستاها کنند.
یکی از مهمترین دستاوردهای همنشینی و حضور کارآفرینان شهری در روستاها، کشف استعدادهای کارآفرینی در روستاییان و آموزش شیوههای متنوع کسبوکار به جوانان روستایی است. مسئلهای که جوانان روستایی را آزار میدهد محدودیت انتخاب شغل و ناامیدی ناشی از شکستهای مستمر در تأمین معاش است.
مراکز رشد و کارآفرینی روستایی میتوانند دریچههایی تازه به روی جوانان روستایی بگشایند و نقطه اتصالی میان کارآفرینان و مربیان کسبوکار شهری و جوانان روستایی باشند و به جوانان روستایی جویای کار، شیوههای حرفهای و موفق ایجاد و اداره یک کسبوکار را بیاموزانند و از بستر وجود زیرساختهایی نظیر آب و برق و گاز و مخابرات و اینترنت، برای ایجاد اشتغال پایدار در روستاها بهخوبی بهره ببرند. همچنین این مراکز میتوانند تسهیلکننده روابط بین مراکز دولتی و اجرایی با کسبوکارهای نوپای روستایی باشند و با توجه به تخصص و تجربهای که در این مراکز وجود دارد از طرفی راهکارهای قانونی را در اختیار روستاییان قرار دهند و از طرف دیگر روستاییان را با ضوابط و قوانین موجود آشنا کنند و آنان را برای یک کسبوکار حرفهای و موفق مهیا سازند.
از سوی دیگر، جذب علاقهمندان و فعالان اجتماعی ساکن در شهرها به روستا و مراکز رشد و کارآفرینی روستایی که به شکلی مایلند در این تحول و تغییر ارزشمند سهیم باشند، میتواند به رونق گردشگری هدفمند و مسئولانه بیانجامد و اسباب رشد دوجانبه و چندجانبه میان فعالان شهری و روستایی را فراهم کند.