مقالات تیهو

4 راه برای مدیریت بهینه انرژی تقریبا هرکس میتواند در بازه های زمانی کوتاه مقدار زیادی انرژی را به انجام یک پروژه یا کار خاص اختصاص بدهد، به طور مثال خیلی از ما در هفته های ابتدایی شروع یک کار جدید برای به جا گذاشتن یک تصویر خوب اولیه از خودمان مقدار انرژی و اشتیاق زیادی از خودمان به آن کار نشان میدهیم و یا کسانی که در شروع سال و در فروردین ماه برای شروع ورزش اقدام میکنند ولی پس از گذشت مدت مشخصی، دیگر هیچ خبری از آن سطح انرژی و اشتیاق اولیه ندارند. کلید رسیدن به موفقیت در کار و زندگی داشتن یک شروع خوب در کار، ورزش و یا هر چیز دیگری نیست، بلکه کلید رسیدن به موفقیت در تمام زمینه ها استمرار است. استمرار یکی از مهم ترین فاکتور های انضباط شخصی میباشد. برای رسیدن به استمرار میتوان از 2 قدم ساده زیر پیروی کرد: 1) مشخص کردن مرزهای حداقلی و حداکثری ایده ی مشخص کردن اهداف در بین همه ی مردم بسیار محبوب است، به خصوص در شروع سال جدید و یا مناسبت های خاص ولی به تجربه دیدیم که تعداد کمی از افرادی که شروع به فکر کردن در رابطه با اهداف خود میکنند اقدام به نوشتن اهداف خود میکنند و حتی تعداد بسیار کمتری اقدام به نوشتن قدم های ماهانه، هفتگی و روزانه برای رسیدن به اهداف خود میکنند، نوشتن قدم های ماهانه هفتگی و روزانه در اصل مشخص کردن مرز های حداقلی کار های لازم برای رسیدن به اهداف میباشد. در کتاب Effortless نویسنده پیشنهاد میدهد که برای هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم و هر هدفی که میخواهیم به آن برسیم مرز های حداقلی و حداکثری در طول یک بازه زمانی مشخص کنیم، به طور مثال برای یادگیری زبان، با خود قرار بگذاریم که روزانه حداقل 30 دقیقه و حداکثر 3 ساعت را به مطالعه و تمرین زبان اختصاص خواهیم داد، اگر طبق این مرز ها عمل کنیم، روزهایی که سرمان بیش از حد معمول شلوغ است، خود را ملزم میکنیم تا حداقل 30 دقیقه را به تمرین زبان اختصاص بدهیم و اینگونه رشته ارتباطمان با این مساله قطع نمیشود و روزهایی که حس میکنیم میتوانیم تمام دیکشنری را یکجا بخوانیم با پایبند بودن مرز حداکثری، جلوی خستگی روزهای بعد از مطالعه بیش از حد در گذشته را میگیریم، بدین ترتیب در طول یک سال، هر روز به طور مداوم با این مساله درگیر بوده ایم و هیچ گاه دچار دور افتادگی از پروژه ای که شروعش کردیم نشدیم و همین استمرار کلید موفقیت ما میشود، این مثال را میتوان در هر زمینه این تعمیم داد. تعیین این مرز ها به شما این قابلیت را میدهند که برنامه ی روزانه خود را به صورت منعطف بچینید و در عین حال از کارها و اهدافی که میخواهید به آن ها برسید جا نمانید. 2) کشف عادات شما باید عادات خود در رابطه با نحوه برخوردتانن با اهدافی که برای خود مشخص میکنید را کشف کنید، به طور مثال آیا جزو دسته ای هستید که به صورت 24 ساعته بر روی یک هدف جدید متمرکز میشوید تا بالاخره از فرط خستگی به حس انزجار برسید و آن هدف را برای همیشه رها کنید و یا جزو دسته ای هستید که کار را همیشه به لحظه های آخر موکول میکنید و تنها سعی در رفع تکلیف وظایف خود دارید؟ شاید هم جزو دسته ای باشید که شروع قدرتمندی دارید ولی به مرور زمان علاقه خود را از دست میدهید و هدفتان را بدون به سرانجام رساندن رها میکنید بسته به نوع عادتی که دارید میتوانید به یکی از روش های زیر عمل کنید: • برای کسانی که به صورت 24 ساعته شروع میکنند: شما باید به خودتان اجازه دهید که مانند بقیه انسان ها باشید، استراحت کنید و بدانید که همه ی ما نیاز به زمانی برای تفریح و بطالت داریم. به مرز حداکثری خود پایبند باشید و بدانید که با استمراری که پیدا میکنید، نتیجه بسیار خوبی خواهید گرفت • برای کسانی که کارهای خود را همیشه به لحظه های آخر موکول میکنند: شما باید سعی کنید که همیشه به مرز حداقلی ای که تعیین کرده اید پایبند باشید، این مساله باعث میشود که با کار کمتر، در طول زمان بیشتر، نتیجه بهتری بگیرید و دیگر در مواقع نهایی تحویل پروژه یا هر مسئولیت دیگری دچار استرس فلج کننده نشوید. • برای کسانی که شروع قدرتمندی دارند ولی به مرور زمان از انجام وظایف خود دست میکشند: شما باید به هردو مرزی که برای انجام کار ها برای خود تعریف میکنید همواره پایبند بمانید، در ابتدای کار پایبندی به مرز حداکثری باعث میشود که علاقه و اشتیاق شما به زودی از بین نرود و سپس پایبندی به مرز حداقلی باعث میشود حتی روزهایی که شاید خیلی انگیزه ای برای کار کردن ندارید از پروژه ها و اهدافتان عقب نمانید. شاید بهترین توصیه ای که میشود به همه ی این 3 گروه تعمیم داد جمله ی دیگری از کتاب Effortless باشد: "هرگز امروز به حدی کار نکنید که خستگی آن فردا نیز همراه شما باشد" یادداشت ها یادداشت ها Nov2018 Professional Illo Photo BLOGPOST FNL
مدیریت انرژی
Sepehr Mohammadi یادداشت ها یادداشت ها 75bafc60c8ea57276607aa1d7c7fb351 s 128 d mm r g

مدیریت بهینه انرژی در انجام کارها

مدیریت بهینه انرژی در انجام کار ها و رسیدن به اهداف شاید کلیدی ترین فاکتور در تعیین موفقیت یا عدم موفقیت باشد. تقریبا هرکس میتواند در بازه های زمانی کوتاه مقدار زیادی انرژی را به انجام

بیشتر بخوانید
در مقالات قبلی مربوط به مدیریت منابع انسانی به تشریح بخشی از وظایف و قسمت های مختلف این دپارتمان پرداختیم، در ادامه نیز به معرفی اجمالی چند قسمت دیگر میپردازیم: برنامه ریزی جایگزینی در این بخش، به تعیین راهکار در صورت کارمندان کلیدی شرکت پرداخته میشود به طوری که این اتفاق منجر به افت کیفیت در ارائه خدمات شرکت نشود و در واقع سیستم کاری و اجرایی شرکت به هیچ فرد واحدی وابسته نباشد، به طور مثال یک مدیر ارشد که یا تصمیم به بازنشتگی میگیرد و یا جذب موقعیتی در شرکت دیگری میشود میتواند به طور بالقوه تهدید بزرگی برای یک شرکت باشد اما با برنامه ریزی و ایجاد آمادگی برای این مساله، میتوان آینده شرکت را در برابر این گونه از تهدیدات بیمه کرد. راهکار اصلی در این گونه موارد پرورش جایگزینانی برای یک موقعیت شغلی از بین کارکنان رده پایین تر شرکت میباشد که علاوه بر مزایای ذکر شده میتواند باعث صرفه جویی قابل توجهی در هزینه های شرکت نیز بشود. اجرای برنامه جایگزینی به طور گسترده ای وابسته به امتیاز عملکردی کارکنان و فعالیت های بخش یادگیری و پیشرفت میباشد که در مقاله قبلی به این دو مورد اشاره شد. در صورت وجود برنامه ای اینچنینی در شرکت میتوان دست به استعدادیابی و کشف پتانسیل های پنهانی پرداخت که در صورت توجه به آنان میتوانند ثمرات بسیاری برای افراد مشغول در یک شرکت و خود شرکت شود. کشف و ارتقا دادن این استعداد ها از موارد کلیدی میباشد که تحت حوزه وظایف مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد. جمع آوری و آنالیز داده های مدیریت انسانی این بخش آخرین قسمت از دپارتمان مدیریت منابع انسانی میباشد که ما مورد بررسی قرار میدهیم، این بخش حول کلمه کلیدی "داده" میچرخد، در 5 سال گذشته قدم های بسیار مهمی جهت داده محور کردن مدیریت منابع انسانی برداشته شده است. سیستم اطلاعاتی ای که در مدیریت منابع انسانی استفاده میشود به صورت وارد کردن داده ها در یک سیستم اداره میشود. با استفاده از داده های موجود در این سیستم ها میتوان تصمیمات بهتر و آگاهانه تری در حوزه های مختلف اتخاذ کرد. یک روش ساده برای درک و توصیف این داده ها استفاده از شاخص هایی میباشد که در این حوزه بر اساس داده های گردآوری شده به صورت استاندارد تعریف شده اند که میتوانید مثال های مختلفی از این گونه شاخص ها را تحت عنوان HR KPI’s پیدا کنید. در صورت جمع آوری و ثبت اطلاعات مرتبط به صورت فعالانه، بخش مدیریت منابع انسانی میتواند تصمیمات خود را از حالت سنتی که بیشتر وابسته به تجربه و استنتاجات کیفی بود به سمت تصمیم گیری های داده محور حرکت دهد. یادداشت ها یادداشت ها neelie pic e1561976169696 900x450 1
مدیریت منابع انسانی
Sepehr Mohammadi یادداشت ها یادداشت ها 75bafc60c8ea57276607aa1d7c7fb351 s 128 d mm r g

مدیریت منابع انسانی-قسمت سوم

در مقالات قبلی مربوط به مدیریت منابع انسانی به تشریح بخشی از وظایف و قسمت های مختلف این دپارتمان پرداختیم، در ادامه نیز به معرفی اجمالی چند قسمت دیگر میپردازیم: برنامه ریزی جایگزینی در این

بیشتر بخوانید
در مقالات قبلی مربوط به مدیریت منابع انسانی به تشریح بخشی از وظایف و قسمت های مختلف این دپارتمان پرداختیم، در ادامه نیز به معرفی اجمالی چند قسمت دیگر میپردازیم: برنامه ریزی جایگزینی در این بخش، به تعیین راهکار در صورت کارمندان کلیدی شرکت پرداخته میشود به طوری که این اتفاق منجر به افت کیفیت در ارائه خدمات شرکت نشود و در واقع سیستم کاری و اجرایی شرکت به هیچ فرد واحدی وابسته نباشد، به طور مثال یک مدیر ارشد که یا تصمیم به بازنشتگی میگیرد و یا جذب موقعیتی در شرکت دیگری میشود میتواند به طور بالقوه تهدید بزرگی برای یک شرکت باشد اما با برنامه ریزی و ایجاد آمادگی برای این مساله، میتوان آینده شرکت را در برابر این گونه از تهدیدات بیمه کرد. راهکار اصلی در این گونه موارد پرورش جایگزینانی برای یک موقعیت شغلی از بین کارکنان رده پایین تر شرکت میباشد که علاوه بر مزایای ذکر شده میتواند باعث صرفه جویی قابل توجهی در هزینه های شرکت نیز بشود. اجرای برنامه جایگزینی به طور گسترده ای وابسته به امتیاز عملکردی کارکنان و فعالیت های بخش یادگیری و پیشرفت میباشد که در مقاله قبلی به این دو مورد اشاره شد. در صورت وجود برنامه ای اینچنینی در شرکت میتوان دست به استعدادیابی و کشف پتانسیل های پنهانی پرداخت که در صورت توجه به آنان میتوانند ثمرات بسیاری برای افراد مشغول در یک شرکت و خود شرکت شود. کشف و ارتقا دادن این استعداد ها از موارد کلیدی میباشد که تحت حوزه وظایف مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد. جمع آوری و آنالیز داده های مدیریت انسانی این بخش آخرین قسمت از دپارتمان مدیریت منابع انسانی میباشد که ما مورد بررسی قرار میدهیم، این بخش حول کلمه کلیدی "داده" میچرخد، در 5 سال گذشته قدم های بسیار مهمی جهت داده محور کردن مدیریت منابع انسانی برداشته شده است. سیستم اطلاعاتی ای که در مدیریت منابع انسانی استفاده میشود به صورت وارد کردن داده ها در یک سیستم اداره میشود. با استفاده از داده های موجود در این سیستم ها میتوان تصمیمات بهتر و آگاهانه تری در حوزه های مختلف اتخاذ کرد. یک روش ساده برای درک و توصیف این داده ها استفاده از شاخص هایی میباشد که در این حوزه بر اساس داده های گردآوری شده به صورت استاندارد تعریف شده اند که میتوانید مثال های مختلفی از این گونه شاخص ها را تحت عنوان HR KPI’s پیدا کنید. در صورت جمع آوری و ثبت اطلاعات مرتبط به صورت فعالانه، بخش مدیریت منابع انسانی میتواند تصمیمات خود را از حالت سنتی که بیشتر وابسته به تجربه و استنتاجات کیفی بود به سمت تصمیم گیری های داده محور حرکت دهد. یادداشت ها یادداشت ها neelie pic e1561976169696 900x450 1
مدیریت منابع انسانی
Sepehr Mohammadi یادداشت ها یادداشت ها 75bafc60c8ea57276607aa1d7c7fb351 s 128 d mm r g

مدیریت منابع انسانی-قسمت دوم

در ادامه ی مقاله قبلی که در رابطه با مدیریت منابع انسانی یک شرکت منتشر شد به شرح و توضیح چند قسمت دیگر از این دپارتمان که وجودش برای هر شرکتی میتواند یک مزیت رقابتی

بیشتر بخوانید
در مقالات قبلی مربوط به مدیریت منابع انسانی به تشریح بخشی از وظایف و قسمت های مختلف این دپارتمان پرداختیم، در ادامه نیز به معرفی اجمالی چند قسمت دیگر میپردازیم: برنامه ریزی جایگزینی در این بخش، به تعیین راهکار در صورت کارمندان کلیدی شرکت پرداخته میشود به طوری که این اتفاق منجر به افت کیفیت در ارائه خدمات شرکت نشود و در واقع سیستم کاری و اجرایی شرکت به هیچ فرد واحدی وابسته نباشد، به طور مثال یک مدیر ارشد که یا تصمیم به بازنشتگی میگیرد و یا جذب موقعیتی در شرکت دیگری میشود میتواند به طور بالقوه تهدید بزرگی برای یک شرکت باشد اما با برنامه ریزی و ایجاد آمادگی برای این مساله، میتوان آینده شرکت را در برابر این گونه از تهدیدات بیمه کرد. راهکار اصلی در این گونه موارد پرورش جایگزینانی برای یک موقعیت شغلی از بین کارکنان رده پایین تر شرکت میباشد که علاوه بر مزایای ذکر شده میتواند باعث صرفه جویی قابل توجهی در هزینه های شرکت نیز بشود. اجرای برنامه جایگزینی به طور گسترده ای وابسته به امتیاز عملکردی کارکنان و فعالیت های بخش یادگیری و پیشرفت میباشد که در مقاله قبلی به این دو مورد اشاره شد. در صورت وجود برنامه ای اینچنینی در شرکت میتوان دست به استعدادیابی و کشف پتانسیل های پنهانی پرداخت که در صورت توجه به آنان میتوانند ثمرات بسیاری برای افراد مشغول در یک شرکت و خود شرکت شود. کشف و ارتقا دادن این استعداد ها از موارد کلیدی میباشد که تحت حوزه وظایف مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد. جمع آوری و آنالیز داده های مدیریت انسانی این بخش آخرین قسمت از دپارتمان مدیریت منابع انسانی میباشد که ما مورد بررسی قرار میدهیم، این بخش حول کلمه کلیدی "داده" میچرخد، در 5 سال گذشته قدم های بسیار مهمی جهت داده محور کردن مدیریت منابع انسانی برداشته شده است. سیستم اطلاعاتی ای که در مدیریت منابع انسانی استفاده میشود به صورت وارد کردن داده ها در یک سیستم اداره میشود. با استفاده از داده های موجود در این سیستم ها میتوان تصمیمات بهتر و آگاهانه تری در حوزه های مختلف اتخاذ کرد. یک روش ساده برای درک و توصیف این داده ها استفاده از شاخص هایی میباشد که در این حوزه بر اساس داده های گردآوری شده به صورت استاندارد تعریف شده اند که میتوانید مثال های مختلفی از این گونه شاخص ها را تحت عنوان HR KPI’s پیدا کنید. در صورت جمع آوری و ثبت اطلاعات مرتبط به صورت فعالانه، بخش مدیریت منابع انسانی میتواند تصمیمات خود را از حالت سنتی که بیشتر وابسته به تجربه و استنتاجات کیفی بود به سمت تصمیم گیری های داده محور حرکت دهد. یادداشت ها یادداشت ها neelie pic e1561976169696 900x450 1
مدیریت منابع انسانی
Sepehr Mohammadi یادداشت ها یادداشت ها 75bafc60c8ea57276607aa1d7c7fb351 s 128 d mm r g

مدیریت منابع انسانی-قسمت اول

مدیریت منابع انسانی مناسب برای تمامی کسب و کارها در هر مرحله و مقیاسی مهم است. در این سری مقالات ما به بررسی و معرفی پایه های مورد نیاز مدیریت منابع انسانی میپردازیم. مدیریت منابع

بیشتر بخوانید
استراتژی بازاریابی-2 هدف نهایی استراتژِی بازاریابی بدست آوردن یک مزیت رقابتی پایدار و قابل ارتقا نسبت به رقبا میباشد و این امر ممکن نمیشود مگر با درک نیازها و خواسته های مشتریان یک بازار، چه این بازار بازار لوازم آرایشی باشد یا وسایل ورزشی یا نوشیدنی های گازدار. برای ارزیابی یک استراتژی بازاریابی موثر تنها فاکتور مهم میزان بهینگی و کارآمدی انتقال ارزش پیشنهادی یک شرکت به دیگران و نه تنها مخاطبان فعلی آن شرکت میباشد. تحقیقات بازار و چارت هایی که از آن حاصل میشود میتواند کمک بزرگی به شما در این زمینه بکند و مخاطبانی را که شاید مورد غفلت قرار گرفته بودند را برای شما مشخص کنند. حالا سوالی که مطرح میشود این است که تفاوت استراتژی بازاریابی با برنامه بازاریابی چیست؟ در واقع میتوان گفت که استراتژی بازاریابی بر برنامه بازاریابی ارجح است، برنامه بازاریابی سندی میباشد که در آن جزئیات تمامی اقدامات تبلیغاتی یک شرکت را مشخص میکند و سیاست های این اقدامات، نتایج مورد انتظار و فاکتور های اندازه گیری میزان تاثیر تبلیغات در آن مشخص میشود. استراتژی بازاریابی به طور ایده آل باید طول عمر بیشتری نسبت به یک برنامه بازاریابی که معمولا به صورت دوره ای تغییر میکند داشته باشد چراکه استراتژی بازاریابی شامل ارزش پیشنهادی و دیگر فاکتور های کلیدی یک برند میباشد که باید در طول زمان ثابت بمانند، به طور مثال شکلات کیت کت را در نظر بگیرید، این برند محصولات خود را با استراحت های کوتاه و میان کارهای روزانه پیوند زده است، این قسمت استراتژِی برند کیت کت میباشد و تمام اقداماتی که برای ترویج یا اصطلاحا Promote این استراتژی انجام میشود زیرمجموعه برنامه بازاریابی شرکت میباشد که ممکن است در طول زمان تغییر کنند ولی ارزش پیشنهادی شرکت باید تا جای ممکن ثابت بماند تا مخاطبان دچار سردرگمی راجع به شخصیت برند نشوند. به طور ساده تر اگر بخواهیم بیان کنیم، استراتژی مارکتینگ با دیدگاه کلی طرح میشود در حالی که کارهای روز به روز تبلیغاتی شرکت توسط برنامه بازاریابی مشخص میشوند یادداشت ها یادداشت ها 61465900 l scaled
استراتژی بازاریابی
Sepehr Mohammadi یادداشت ها یادداشت ها 75bafc60c8ea57276607aa1d7c7fb351 s 128 d mm r g

استراتژی بازاریابی-قسمت دوم

هدف نهایی استراتژی بازاریابی بدست آوردن یک مزیت رقابتی پایدار و قابل ارتقا نسبت به رقبا میباشد و این امر ممکن نمیشود مگر با درک نیازها و خواسته های مشتریان یک بازار، چه این بازار

بیشتر بخوانید
استراتژی بازاریابی-2 هدف نهایی استراتژِی بازاریابی بدست آوردن یک مزیت رقابتی پایدار و قابل ارتقا نسبت به رقبا میباشد و این امر ممکن نمیشود مگر با درک نیازها و خواسته های مشتریان یک بازار، چه این بازار بازار لوازم آرایشی باشد یا وسایل ورزشی یا نوشیدنی های گازدار. برای ارزیابی یک استراتژی بازاریابی موثر تنها فاکتور مهم میزان بهینگی و کارآمدی انتقال ارزش پیشنهادی یک شرکت به دیگران و نه تنها مخاطبان فعلی آن شرکت میباشد. تحقیقات بازار و چارت هایی که از آن حاصل میشود میتواند کمک بزرگی به شما در این زمینه بکند و مخاطبانی را که شاید مورد غفلت قرار گرفته بودند را برای شما مشخص کنند. حالا سوالی که مطرح میشود این است که تفاوت استراتژی بازاریابی با برنامه بازاریابی چیست؟ در واقع میتوان گفت که استراتژی بازاریابی بر برنامه بازاریابی ارجح است، برنامه بازاریابی سندی میباشد که در آن جزئیات تمامی اقدامات تبلیغاتی یک شرکت را مشخص میکند و سیاست های این اقدامات، نتایج مورد انتظار و فاکتور های اندازه گیری میزان تاثیر تبلیغات در آن مشخص میشود. استراتژی بازاریابی به طور ایده آل باید طول عمر بیشتری نسبت به یک برنامه بازاریابی که معمولا به صورت دوره ای تغییر میکند داشته باشد چراکه استراتژی بازاریابی شامل ارزش پیشنهادی و دیگر فاکتور های کلیدی یک برند میباشد که باید در طول زمان ثابت بمانند، به طور مثال شکلات کیت کت را در نظر بگیرید، این برند محصولات خود را با استراحت های کوتاه و میان کارهای روزانه پیوند زده است، این قسمت استراتژِی برند کیت کت میباشد و تمام اقداماتی که برای ترویج یا اصطلاحا Promote این استراتژی انجام میشود زیرمجموعه برنامه بازاریابی شرکت میباشد که ممکن است در طول زمان تغییر کنند ولی ارزش پیشنهادی شرکت باید تا جای ممکن ثابت بماند تا مخاطبان دچار سردرگمی راجع به شخصیت برند نشوند. به طور ساده تر اگر بخواهیم بیان کنیم، استراتژی مارکتینگ با دیدگاه کلی طرح میشود در حالی که کارهای روز به روز تبلیغاتی شرکت توسط برنامه بازاریابی مشخص میشوند یادداشت ها یادداشت ها 61465900 l scaled
بازاریابی
Sepehr Mohammadi یادداشت ها یادداشت ها 75bafc60c8ea57276607aa1d7c7fb351 s 128 d mm r g

استراتژی بازاریابی

استراتژی بازاریابی به نقشه ی کلی یک شرکت یا برند شخصی برای دسترسی به مخاطبان مدنظر و تبدیل آنان به مشتری میباشد. استراتژی بازاریابی شامل ارزش پیشنهادی شرکت، پیام کلیدی برند، داده های موجود بر

بیشتر بخوانید
آخرین مطالب را دریافت کنید

در خبرنامه هفتگی ما عضو شوید